آیا مهار کووید-۱۹ بوسیله تکنولوژی مبایل امکانپذیر است؟
لازمه و پیششرط دانلود و نصب و استفاده از اپلیکیشن ردیابی تماسها توسط آحاد مردم، اعتماد به حکومت است چراکه با اطاعات ترددها و معاشرتها و امکان موقعیتیابی دقیق و بیوقفه، این فرصت برای حکومت فراهم میشود که به راحتی و بدون سروصدا و حتی بدون آگاهی کاربران، نظام رصد اجتماعی سراسری برپا کند و طوری که آب از آب نکان نخورد به کوچکترین جزئیات زندگی مردم دست یابد. در ایران متاسفانه اعتمادی فیمابین حکومت و مردم سالهاست که از بین رفته و هیچ عقل سلیمی چنین اپلیکیشنی را در ایران نصب نمیکند.
دیماه ۱۳۹۸ پیدایش ویروس جدیدی در ووهان چین سلسله تحولات جهانی را راه انداخت که تا به امروز جان بیش از ۴۰۰هزار نفر را گرفته و روابط و تجارت بینالمللی را به شدت تحتالشعاع قرار داده و بعضا دگرگون کرده و درهمان حال اختلافات شدیدی را در بین حکومتهای محلی، کشوری و بینالمللی ایجاد کرده است که نمونه بارز آن، جنگ لفظی و مالی آمریکا با سازمان جهانی بهداشت میباشد که توجه زیادی به آن جلب شده است. از اختلافات مطرحی در سطح بینالمللی میتوان از اختلاف نظر بر سر استفاده از ماسک نام برد که در آسیای شرقی و جنوب شرقی امری پیش پا افتاده بوده اما در اروپا و آمریکا توصیۀ زدن ماسک، شوک بزرگی به فرهنگ و عرفهای اجتماعی وارد ساخت و به همین دلیل حکومتهای اروپایی و آمریکایی از ابلاغ این توصیه تا حتیالامکان خودداری کردند. از طرف دیگر برسر برپایی ردیابی تماسها نیز اختلاف نظر وجود داشته و دارد به گونهای که بعضی کشورها از جمله کره جنوبی و آلمان در بدو کار نسبت به ردیابی تماسها اقدام کردند، این در حالی است که کشورهای دیگری از جمله آمریکا و انگلیس با اعلام اینکه نیازی به شناسایی تک تک موارد ابتلا نیست به سمت سیاست «مصونیت جمعی» رفتند و از مردم خواستند که در صورت ابتلا یا حتی داشتن علائم ابتلا به ویروس کرونا به مدت دو هفته خود را در خانه ایزوله کنند. به مرور زمان ثابت شد که رویکرد کره جنوبی و آلمان مناسب و موثرترین روش پیشگیری از فراگیر شدن ویروس در سطح جامعه و به حد اقل رساندن آمار مرگ و میر کرونایی است و در نتیجه اکنون بحث بر سر این است که بهترین شیوه ردیابی تماسها کدام است؟ و در این میان این پرسش پیش میآید که ایران تا چه حدی قادر به بهرهبرداری از تکنولوژیهای مربوطه برای برپایی ردیابی تماسها در سطح کشور و پیشگیری از موج دوم شیوع ویروس خواهد بود؟
اپلیکیشنهای ردیابی کرونا
کشورهای جهان همگی به تکاپو افتادهاند تا فرایند زمانبر و دشوار ردیابی تماسها را به بهترین شیوۀ ممکن خودکارسازی کنند که بیشتر کشورها در این راستا به دنبال ساخت اپلیکیشن موبایل هستند؛ از جمله کشورهایی که راهحل تکنولوژیک را ترجیح دادهاند نام سنگاپور، آلمان، انگلیس و استرالیا به چشم میخورد. البته در این باره نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد راجع به بهترین و موثرترین شیوه کار که به عنوان مثال کشور کره جنوبی گزینه ردیابی تماسها با بکارگیری دادههای شخصی و سیستم موقعیتیاب جهانی (جی پی اس) را مبنای کار خود قرار داده، در عین حال کشور انگلیس اپلیکیشنی را در اختیار شهروندان این کشور قرار داده است که هیچ داده شخصی را جمعآوری، ارسال یا ذخیره نمیکند و کار ردیابی تماسها از طریق بلوتوث و به صورت کاربر به کاربر انجام میگیرد. نحوۀ کار به این شکل است که موبایل کاربر تمام مدت از طریق بلوتوث شناسه منحصربهفردی را پخش میکند و هروقت در نزدیکی کاربر دیگری قرار میگیرد، شناسههای دو کاربر در هر دو دستگاه موبایل ذخیره میشود؛ بعد اگر ظرف مدتی معین یکی از کاربران به کرونا مبتلا شود اپلیکیشن مذکور به صورت خودکار برای تمام شناسههایی که در آن مدت معین در نزدیکی کاربر بیمار قرار داشتهاند پیامی میفرستد با این مضمون که کاربر دریافتکننده تا نتیجه منفی تست کرونا نگرفته، باید خود را در خانه ایزوله کند.
دادهپردازی متمرکز یا غیرمتمرکز؟
یکی دیگر از جاهای اختلاف بر سر این است که دادهپردازی این دست اپلیکیشنها باید به صورت متمرکز یا غیرمتمرکز باشد که هر دو روش مزایا و معایب خود را دارند. مزایای شیوۀ متمرکز درک بهتر و دقیقتر از رفتار کاربران را در بر میگیرد که این درک بهتر به وسیله اطلاعات ترددها و تماسهایی که در مرکز دادهای متمرکز زیر نظر نهادی حکومتی ذخیره شدهاند، به دست میآید که البته از طرفی امری مهم و مفید به شمار میآید هرچند از طرف دیگر این شیوۀ کار از لحاظ حریم خصوصی کاربران مقداری مشکلساز است؛ لازمه و پیششرط دانلود و نصب و استفاده از چنین اپلیکیشن توسط آحاد مردم، اعتماد به حکومت است چراکه با اطاعات ترددها و معاشرتها و امکان موقعیتیابی دقیق و بیوقفه، این فرصت برای حکومت فراهم میشود که به راحتی و بدون سروصدا و حتی بدون آگاهی کاربران، نظام رصد اجتماعی سراسری برپا کند و طوری که آب از آب نکان نخورد به کوچکترین جزئیات زندگی مردم دست یابد. در ایران متاسفانه اعتمادی فیمابین حکومت و مردم سالهاست که از بین رفته و هیچ عقل سلیمی چنین اپلیکیشنی را در ایران نصب نمیکند.
با دادهپردازی غیرمتمرکز ضریب اطمینان کاربر افزایش پیدا میکند زیراکه توانایی حکومت برای سوءاستفاده از دادههایی که صرفا در دستگاهها شخصی کاربران قرار دارد به مراتب کمتر است.
آمار روزانه ابتلا نشان میدهد که موج دوم ویروس در ایران فعال شده است ولی با این حال هنوز خبری از سامانه ردیابی تماسها چه خودکار و چه غیرخودکار به گوش نمیرسد و لذا آمادگی کشور برای مقابله با موج دوم نسبت به موج اول پیشرفت چندانی به خود ندیده است. اجرای راهحلی تکنولوژیک به دلایلی که بالا ذکر شد برای حکومت جمهوری اسلامی امری بسیار سخت خواهد بود و به نظر میرسد روش غیرخودکار بهترین شانس موفقیت را دارد ولی از چنین چیزی هم همچنان خبری نیست و آن طور که پیداست همانند بحرانهای پیشین، خواست حکومت از مردم این است که فقط دست روی دست بگذارند و کار را به خداوند بسپارند. درست است که آب رفته به جوی بر نمیگردد و اعتماد مردم به حکومت یک شبه به دست نمیآید و اشتباهات قبلی به همین راحتی نه فراموش و نه جبران میشود اما برای کاهش موج دوم هنوز فرصت هست ولی برای اینکه این فرصت نسوزد ارادۀ فوری حکومتمردان یک نیاز نیست، یک ضرورت است.