از توافقات امنیتی-سایبری با چین و روسیه چه خیری می‌بینیم؟ اسرائیل به سایت نطنز حمله کرد، سکوت همپیمانان گویاست!

۲۲ فروردین رژیم صهیونیستی سایت نطنز را مورد حمله ناموجه، ناسنجیده و بزدلانه قرار داد. این حمله یک روز پس از آن رخ داد که حسن روحانی رییس جمهوری ایران نسل جدید سانتزیفیوژ پیشرفته را در پخش زنده تلویزیون افتتاح کرده بود. بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در بیانیه‌ای اظهار کرد که این حادثه که در شبکه برق این تاسیسات به وقوع پیوست، صدمات انسانی و آلودگی به دنبال نداشته است که البته جای شکرش باقی است. در گزارشات بعدی به دست داشتن اسرائیل در این حادثه اشاره شد که بر اساس گزارش‌های واصله به نظر می‌رسد که هدفش از این حمله، جلوگیری از دستیابی ایران به اهداف صلح‌آمیز هسته‌ای خود بوده است. ارزیابی‌های اولیه از این حاکی است که کار تعمیر و بازسازی قسمت‌های تخریب شده این مجتمع غنی‌سازی (مجتمع غنی‌سازی شهید احمدی‌روشن) ممکن است ۹ ماه به طول بینجامد.

البته این اولین باری نیست که سایت نطنز مورد حمله اسرائیلی‌ها قرار بگیرد؛ در تیرماه سال ۹۹ حمله به این سایت منجر به آتش‌سوزی در آن شد و در سال ۸۹ نیز ویروس استاکس نت که به آمریکا و اسرائیل نسبت داده شده است، صدمات شدیدی را به برنامه هسته‌ای کشورمان رساند.

همانطور که بر خوانندگان گرامی معلوم و مشخص است وجه مشترک این حملات، سایبری بودنشان است. رهبران کشورمان از زمان ترور شهید مسعود علی‌محمدی در دی‌ماه ۸۸ به خوبی از این امر واقفند که دشمنان ایران برای جلوگیری از پیشرفت و نیل به اهداف هسته‌ای‌مان حاضرند به هر کاری دست بزنند. این بدین معناست که رهبرانمان ۱۱ سال است که می‌دانند از دیدگاه دشمنان حمله سایبری بهترین و به‌صرفه‌ترین وسیله حمله به تاسیسات و برنامه هسته‌ای ایران است اما با این وجود هنوز هم نسبت به حفاظت و پاسداری از شبکه‌های حیاتی کشور هیچ اقدام مناسبی نکرده و در را به روی مهاجمان سایبری رژیم صهیونیستی باز گذاشته‌اند. قطعا دانشگاه‌های کشور قادرند تا نسل آینده را به دانش و توانایی‌های لازم برای دفاع از شبکه‌های حساس و حیاتی تجهیز کنند؛ در عین حال هم هکرهای ایرانی با بهترین و ماهرترین هکرهای دنیا برابری می‌کنند پس چرا از دانش و استعدادشان به درستی استفاده نمی‌شود؟

به جای این کار حکومت جمهوری اسلامی مصلحت می‌داند که در خفا با چین و روسیه تفاهم‌نامه و توافقنامه ببندد؛ همان حکومتی که از خودکفایی و حمایت از تولید ملی و… دم می‌زند اینها همه در حد حرف و شعار باقی می‌ماند چون در عمل پاسداری از استقلال و آزادی و فضاهای اعم از واقعی و مجازی به نیروهای روسی و چینی سپرده شده است و در نتیجه مردم ایران تابع خواست و میل و نیازمندی‌های امنیتی مسکو و پکن شده‌اند! باید پرسید، از این وضع چه کسی نفع می‌برد؟ مسلما مردم ایران هیچ نفعی نمی‌برند که معلوم است ولی حکومت ایران هم از این قراردادها منتفع نمی‌شود اما دستگاه‌های اطلاعاتی روسیه و چین که به اطلاعات شخصی مردم و کسب و کارها و شرکت‌های ایرانی تا دلشان می‌خواهد دسترسی پیدا کرده‌اند قطعا از این شرایط نفع می‌برند. با کدام منطق این شرایط قابل توجیه است؟ این وضع که به هیچ وجه سزاوار ایران و ایرانیان نیست باید تغییر کند؛ امنیت ایران باید در دست ایرانی‌ها باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *